ابوالفضل فاتح صیانت از فضای باز سیاسی و پرهیز از تنش داخلی فضای باز سیاسی مقدمه توسعه و رشد ملی است و اقتضای آزادی، امکان بیان دیدگاه هاست. اما هجو و هتک بخشی از سیستم از سوی بخشی دیگر آنهم ازتریبونهای رسمی، آزادی بیان نیست بلکه القای شکاف و دوگانگی در حاکمیت است. آزادی این نیست که فرد یا نهادی که که از حمایت و پشتیبانی بخشی از سیستم مطمئن است به بخش دیگر نظام حمله ور شود و اقامه دعوی کند، آزادی آن است که به عموم مردم و نخبگان که فاقد چنین پشتوانه هایی هستند فرصت ارائه بیان و نقد داده شود. حر کسی است که بدون پشت گرمی حکومت و علیرغم آنکه میداند نصیحت و نقدش ممکن است به مذاق متولیان خوش نیاید مخاطره میکند و برای اصلاح امور مینویسد و فریاد میزند. نماد چنین آزادی و حریتی رسانه آزاد، احزاب مقتدر و انجمنهای صنفی، سیاسی و اجتماعی و مجلس مستقل و مردمی است. بنابراین آنچه در نماز عید فطر تهران و روز قدس شریف روی داد نه نشانه حکمت در حاکمیت است و نه نشانه حریت منتقد. بلکه تداعی غفلت یا بی تدبیری بخشی از حکومت علیه بخشی دیگر است که در هر دو حالت ارزش افزودهای برای قدرت ملی ندارد و نقدی جدی بر آن وارد است. توطئه تغییر نقشه منطقه همزمان منطقه آبستن تحولات و بحرانهای خطرناک است. اغیار برنامههای جدی برای تغییر نقشه منطقه و نابودی سرمایههای آن دارند. سال هاست مسلمین را به جان یکدیگر انداختهاند و حال که دیگر نه از سوریه و لیبی و نه از افغانستان و مصر و نه از پاکستان و سودان و نه از سومالی و یمن و فلسطین چیزی باقی نمانده است و بلیه دست ساز و انحرافی داعش جهان اسلام را نحیف کرده است، در اندیشه نابودی دو کشور قدرتمند ایران و ثروتمند عربستان افتادهاند و متاسفانه در خام کردن عربستان تا حد زیادی موفق شده اند. سعودیها به خوبی از قدرت ملی و دفاعی ایران و عدم واهمه ایران به عنوان یک قدرت مستحکم منطقه با خبرند اما بعید نیست با وسوسه آمریکا و اسرائیل که از مواجهه مستقیم با ایران واهمه دارند و حتی مواضع متزلزل و مرموز روسها تحریک شده و به ویژه با تغییرات کودتاگونه اخیر این کشور به چنین اقدام نابخردانهای دست زده و موجب خسارت به ابهت و سرمایههای مسلمین شوند. ایران عزیز که الحمدلله از ظرفیتهای یک قدرت مطرح و با توان دفاعی و ثبات بخش منطقهای برخوردار است متاسفانه از سوی اغیار و رقبا و البته با کمک رفتار و ادبیات تهاجمی و غیر ضروری برخی داخلیها به عنوان یک تهدید معرفی میشود. مجموع این شرایط منطقه را به بشکهای از باروت مبدل ساخته است که با اندک خامی، خودسری یا غفلت ممکن است بزرگترین بحران خانمان سوز جهان اسلام را بیافریند و زور مداران بین المللی بتوانند به تماشای زخمی عمیق بر پیکر مسلمین بنشینند تا اسرائیل را برای همیشه تثبیت کنند و منطقه را به آتش برادر کشی و خاکستر انهدام بنشانند. اقدامات پیشگیرانه کمپینهای ضد جنگ، گفت و گوی منطقه ای این شرایط نیازمند دقت و فراستی مضاعف است. درست است که اگر منازعهای صورت بگیرد همه ایرانیان هر جای جهان که باشند در برابر متجاوز به دین و میهن ایستادگی خواهند کرد اما این سبب نمیشود تا سرمایههای ما و ملت مسلمان عربستان مصروف هماوردی شود که تنها برنده آن آمریکا و اسرائیل و بدخواهان باشند. در چنین شرایطی و برای عبور خردمندانه از بحرانهای کنونی نیازمند ثبات و آرامش منطقهای و داخلی هستیم. آرامشی که تداوم فضای باز سیاسی داخل کشور- که به هیچ بهانهای نباید محدود شود- را در برداشته باشد و کمک کند تا حکیمانه از هر گونه نمایش تشتت و شکاف و دوگانگی بی دلیل و بی فایده پرهیز کنیم. چنین رویه خردمندانهای کمک خواهد کرد تا هم در عرصه داخلی و هم خارجی ابهت و قدرت ملی خود را چنان به تصویر بکشیم که نه بهانهای برای منازعه پیدا شود و نه کسی جرات منازعه گرم با ایران را پیدا کند. علاوه بر آن در شرایط کنونی منطقه جهت پیشگیری از برخورد نظامی و تبعات سنگین آن نیازمند اقدامی پیشگیرانه از موضع حکمت و عزت در سطح منطقه و جهان هستیم. چنین اقدامی نیازمند گفت و گویی وسیع و بیدارساز با دیگر کشورهای منطقه و حتی عربستان سعودی است. اقدامات پیشگیرانه ضروریست و باید بدون تعصب این گفت و گوها را تشویق کرد. باید همه نخبگان و مردمان ضد جنگ را در عرصه منطقه و جهان فعال کرد و با فعالسازی کمپینهای ضد جنگ وسفیران صلح تا جایی که ممکن است سعودیها وحامیانشان را به رفتار عاقبت اندیشانه فراخواند. قدرت نظامی سرمایه ملی است نه جناحی امکانات نظامی ایران یک افتخار همگانی و قدرت پیشگیرانه ملی است. چنانچه در طول دفاع مقدس این قدرت صرفا برای خدا به کار بسته شد تا از ملک و ملت صیانت کند و هیچکس آن را مصروف ریا و یا نقد و منکوب دیگری نکرد و همین نیات الهی پیروزی را به ارمغان آورد. این سرمایه ملی متعلق به هیچ جریان و جناح و حزبی در کشور نیست و نباید آن را به نفع جناح یا حزبی سیاسی مصادره کرد و در منازعات سیاسی روزمره این قدرت را هدف مناقشه قرار داد یا آنکه برای خوش آمد یا نقد جناحی دیگر آن را مصروف کرد. حفظ این حریم وظیفه همگانی است و البته بیش از همه رعایت حرمت آن با متولیان امر است. چنان که حفظ حرمت نهادهای داوری وتریبونهای مذهبی و اجماعی با متولیان است و کسی نباید اینتریبونها را بهتریبون اختلاف تبدیل کند و آنگاه از خود سلب مسئولیت نماید و خودسری را بهانه کند. 40 سال پس از انقلاب اسلامی، خودسری آن هم خدایی نکرده در نهادهای رسمی و امنیتی و نظامی فاجعه است نه افتخار. هجمه به ریاست جهوری و بگو مگوی مخرب علاوه بر آن ریاست جمهوری نیز که از دل آراء واقعی ملت بیرون امده، نماد انتخابات و مردمسالاری در ایران است. دلیل هجمههای غیر عادی اخیر روشن نیست بویژه آنکه از سویتریبونهای رسمی و نه مردم عادی و یا احزاب و نهادهای مدنی بیان میشود. چنین رخدادهایی متاسفانه نشان دهنده مداخله و علائق اینتریبونها و قدرتهای حامی آنها در انتخابات تلقی میشود و تداوم و شدت یافتن آن تنها چند هفته پس از انتخابات نارضایتی شدید این نهادها از نتیجه انتخابات و تلاش آنها برای تلافی شکست را تداعی میکند. البته از سوی برندگان انتخابات نیز مراقبت بیشتری برای حفظ شئون ارکان دیگر حکومت، پرهیز از گسترش فاصلهها و مراقبت از حریمها و نیافتادن به چرخه بگو و مگوی مخرب ضروریست. درسهای بزرگی در دل تاریخ برای ما نهفته است. داستان امیر کبیر و مصدق و کاشانی و. . . پیش روی ماست. قانون اساسی باید فصل الخطاب باشد. بازگشت به ادبیات دو جناح و چرخه قدرت متاسفانه در دوران پسا انتخابات شاهد هستیم که این شکافها و تضادها و مخاصمهها رو به فزونی نهاده اند. امر به جایی رسیده است که افراد سطوح پایینتر نیز به این صرافت افتادهاند تا از این فضا بهره گرفته و هر کاری که میتوانند در تخطئه حریف انجام بدهند که نتیجهای جز آسیب به اقتدار ملی ندارد. حال آنکه باید موضوع همکاری دو جناح سیاسی در کشور مجددا زنده شود. کسی نمیتواند جریان فکری و ریشه دار دیگر را حذف کند اما باید نقد کند. باید به ادبیات شناسایی جناحها به عنوان بالهای کشور بازگشت و اندیشه اداره کل کشور با یک جناح را کنار گذاشت. چرخه قدرت اجتناب ناپذیر است. تخلف از چنین رویکردی در شرایط کنونی کشور و منطقه سم مهلک است. مخاطبان این تذهبون امام که بودند؟ در چالش پیش روی منطقه، این شکافها و مخاصمههای بی حاصل داخلی، دستگاههای ذیربط فعال از جمله سیاست خارجی را تحت تاثیر قرار میدهد. در دوران دفاع مقدس امام عظیم الشان اجازه تضعیف دستگاه سیاست خارجی را نمیدادند و همه به یاد دارند که فریاد این تذهبون امام عظیم الشان بر سر چه کسانی بود: همانها که از موضع راست، مقدس مابی و به ظاهر انقلابی آن روز بر سر تصمیمات دستگاه سیاست خارجی به نام خائن و منفعل فریاد زدند. روشن است که ادامه این وضعیت بارش تهمت و هتک و اهانت، اغیار فرامنطقهای و ابلهان منطقهای را به طمع انداخته و احتمال درگیری نظامی که اساسا به مصلحت عالی مسلمین نیست را نیز افزایش میدهد. لذا بر همگان است که سطح تشتت و تنش را به سرعت کاهش دهند. نیازمند نگرش راهبردی هستیم امروز کشور نیازمند نگرش راهبردی، هماهنگ و همه جانبه تمامی دستگاههای حاکمیتی، سیاستگذاری و اجرایی است تا در ثبات و صلح منطقهای نقش آفرینی کنیم و آتش بیاران منطقه را از خیالات واهی چالش آفرینی خارجسازیم. امید است دستگاهها و نهادهای ذیربط بیش از این مردم را از تماشای این مجادلات بی حاصل داخلی حیران نساخته و اغیار را امیدوار نسازند و ارتقاء امنیت ملی که ماموریت اصلیشان است را اولویت خود قرار دهند. امروز مبانی حفظ ارزشهای بنیادی انقلاب میگوید نیازمند دقتیم. کسانی که برای حمایت یا اعتراض فراقانونی مبنایی دیگر دارند در این شرایط به وجدان و مصلحت کشور بیاندیشند، شاید تصمیم دیگری بگیرند و آنانکه همواره اخبار و هیجان زدگی بی بی سی و فاکس نیوز و. . . را ملاک خیر و شر تصمیماتشان و محکومیت منتقدانشان میدانستند خوب است این روزها نگاهی به رسانههای آمریکا و انگلیس و اسرائیل و سعودی بیندازند تا مشاهده کنند از ماجرای روز قدس و نماز عید فطر و بگو مگوهای سطوح رسمی و بلند مرتبه کشور چه کسانی شادمان شده اند؟ باید عربستان را وادار به تعقل کرد؛ مفاهمه ملی مقوم مفاهمه منطقه ای چنانچه پیشتر گفته شد عربستان و حامیانش را باید وادار به تعقل و همکاری منطقهای کرد و اجازه نداد به سوی منازعه گرم حرکت کنند. در این مسیرباید از آتش تنش سنی / شیعه و عربی / ایرانی دوری گزید، به کل جهان اسلام اندیشید و فرصت حج را فرصت انتقال پیام برادری فی مابین ملل مسلمان قرار داد. قرار نیست اهل تسنن شیعه و یا شیعیان سنی شوند و هیچکس نباید جای دیگری را تنگ کند و با استخدام شیوهها یا ادبیات افراطی و غلیظ دیگران را تحریک یا تحقیر یا خدایی نکرده تفسیق وتکفیر کند. همچنین در عرصه ملی عدالت سیاسی و مفاهمه ملی و ارتقاء انسجام با بهره گیری و فضا دادن به ظرفیتها و شخصیتها و نخبگان ملی به جای محدودیت و انکار آنان در عین حفظ تفاوتها و گرایش ها، باید از نمایش عامدانه شکاف داخلی پرهیز کرد و قدرت نظامی و دیپلماسی را به پشتوانه مردمی مستظهر نگاه داشت تا در مفاهمه منطقهای نیز دست برتر و منطق قویتری داشت.